در اواخر سال 94 چگونه پستی بگذاریم ؟

در اواخر سال حدود 90% وبلاگ ها، شرکت ها و ... فعال برای خوانندگان وبسایت ها و وبلاگ هایشان پیام تبریک عید نوروز رو میگذارند. اما خب بعضی از این ها شامل تخفیف در محصولاتشان به این مناسبت یا یک بنر ساده باشد... یا شاید کمی متفاوت تر، سال 94 خداحافظ و پیام های برای تبریک و خداحافظی با سال 94 که گذشت اما شما برای اینکه بخواهید هدفتان را نشانه گیری کنید چکار کنید ؟

من در این پست قصد دارم به شما چند ایده برای نوشتن برای عید نوروز بدهم که همین الان شروع به نوشتنش کنید و فکر میکنم زمان خوبی رو برای نوشتن این پست انتخاب کردم زیرا همه وبلاگ نویسان پنج شنبه و جمعه را دارند و میتوانند جدا از مشغله کاری این پست رو بنویسند.

شما میتونید درباره اینکه سال 94 چگونه گذشت بنویسید، میتونید نتیجه و تجربیاتتون رو از این سال بگید. برای مثال داستان سال رو با روایت چند تصویر بازگو کنید چه بهتر است که این تصاویر از شبکه های اجتماعیتون باشد. یا شاید برایتان اتفاق خاصی افتاده میتواند آ« را بازگو کنید. میتوانید درباره تجاربتون بنویسید که در این سال پیدا کرده اید و ...

اما شاید هم شما آینده نگر باشید و دوست داشته باشید پیش بینی کنید که در سال 95 چه چیزی برایتان پیش میآید... اگر این را میپسندید بهتر است شما را با مسابقه وبلاگ نویسی کوله پشتی که توسط امیر مهرانی تهیه و تنظیم شده آشنا کنم. شما در این بازی باید پستی را در وبلاگتان بنویسید در این باره : "فرض کنید میخواهید کوله پشتی از نجارب، خاطره ها و ... در سال 94 را به سال 95 ببرید، چه چیز هایی را بر میدارید و چه چیز هایی را دور می اندازید" شاید یکم سر درگم کننده باشد اما واقعا همینطور است. 

در کل من 3 موضوع را برایتان گفتم که میتوانید درباره آنها برای آخرین پست وبلاگتن استفاده کنید. پیشنهاد میکنم مطالتون رو در 29 اسفند انتشار دهید. سال نو مبارک باد... 

تاریخچه بازاریابی اینترنتی

در این چند وقت که در اینترنت گشت و گزار میکنیم و در سایت های کوچک و بزرگ میگردیم شاهد انواع بنر های تبلیغاتی هستیم که میخواهند ما را به خرید یک محصول با پیشنهاد های حال واقعی یا غیر واقعی ترغیب میکنند، کار نداریم که به چه صورت باشد این تبلیغ، ایمیل، بنر، پاپاپ و ... اما در هر صورت به سرعت درحالرشد هست و تعداد فروشگاهای اینترنتی در این مدت بسیار افزایش یافته است، من سعی دارم در این مطلب با توجه به منابع مختلف شما را با تاریخچه بسیار جالب و قدیمی بازاریابی اینرتنتی آشنا کنم.

ابتدا توصیف بازاریابی اینترنتی یا اینترنت مارتینگ را از زبان ویکی پدیا برایتان میگویم :

تبلیغات اینترنتی نوعی از تبلیغات است که بدلیل ارزانی، ماندگاری زیاد و فراگیر بودن آن همزمان با رشد ابزارهای اطلاع رسانی و روابط عمومی جایگاه خاصی را در بین تبلیغاتچی‌ها باز کرده است.

شبانه‌روزی و بی وقفه بودن آن و قابلیت ایجاد تغییرات بصورت به روز باعث شده این نوع تبلیغات به خصوص زمانی که شرکت‌ها از لحاظ منابع مالی با مشکلات مواجه هستند کاملاً پُر رنگ‌تر می‌شود.

خب حالا که فهمیدیم یکی از موثر ترین راه هی تبایغات اینترنتی هست باید درباره تاریخچه اش صحبت کنیم و این یعنی همان اصل مطلب امروز ما درباره اش مینویسیم.

تبلیغات اینترنتی از سال 1994 به صورت بنر در سایت هایت وار نمایش داده شد، زمانی که مدیر وبسایت هایت وار متوجه شد برای تبلیغات باید قسمت محدودی را در نظر گرفت بنر های متحرک به وجود آمدند، در آن زمان 14 برند تبلیغاتی مبلغ کلانی به اندازه 3000 دلار برای نمایش بنر خود در طول 12 هفته به این سایت پرداختند. و در سال 1995 اینرتنت یا وب به رسانه عمومی درآمد و شرکت های مختلف شروع به کار کردند که مهم ترین آنها شرکت سان میکروسیستم بود که زبان جاوا اسکریپت را به دنیا وب معرفی کرد.

سپس از طریق همین جاوا اسکریپت توانستند تبلیغات مختلف را گسترش دهند که فراگیر ترین آنها مخصوصا در سایت های ایرانی پاپاپ هست که در خارج به آن تبلیغات نا خواسته میگویند.

در کل بازاریابی اینترنتی سال های جاری بسیار طرفدار پیدا کرده و حتی مردم هم از این نوع خرید لذت میبرند چون که میتوانند با چند کلیک عکس ها را مشاهده و سفارش خود را ثبت کنند و بعد از آن، سفارششان را درب منزل تحویل بگیرند.

حال نظر شما درباره بازاریابی اینرتنتی چیست ؟

بنظر شما میتواند جای بازاریابی محیطی را بگیرید ؟

آیا شما تا حالا مخاطب این نوع بازاریابی بوده اید یا مشتری این نوع فروشنده ها ؟

توصیه های برای نوشتن یک پست مفید

سلام، امروز در وان بلاگینگ قرار شده است تا با یکدیگر یاد بگیریم که چطور یک پست جذاب، مفید و خوب را ارائه بدهیم، شاید صد ها نوشته و کتاب درباره نوشتن در اینترنت وجود داشته باشد اما این پست وان بلاگینگ متفاوت خواهد بود و از خواندن آن پشیمان نخواهید شد، اما قبل از آن دوست دارم چند تا از مقاله های دوستانم را به شما معرفی کنم تا از خواندن آن ها نیز استفاده کنید، اگر چه در این پست تمام این نکات گفته خواهد شد اما نوشته های دوستان نیز قابل ستایش هستند و نیاز هست که قبل از شروع خواندن نگاهی به آن ها بیاندازید، در ادامه مطلب شروع به توضیح میدهیم و از پست های دوستان استفاده میکنیم.

• یک پست جذاب، با یک عنوان جذاب شروع میشود.

شاید باورتان نشود اما نیمی از کاربران حتی حاضر به خواندن خط اول آن مطلب نیستند و تمام برداشت خود را از عنوان آن مطلب میگیرند، شاید بتوانید با عکس ها و پارازیت بین محتوا مطلب را دلچسب کنید اما میتوانید با یک عنوان مناسب از مقدمه تا نتیجه گیری مطلب را به مخاطب به فهمانید، یک عنوان درست میتواند یک مخاطب را بسازد، برای مثال وقتی مینویسید بسته افزایش درامد تا بسته افزایش درامد تا 300 هزار تومان در روز کدام را میپسندید ؟ مشخص هست که عنوان دوم بهتر و جذاب تر هست. (هر چند در کل موضوع درآمد جذابیت بسیار دارد :D )

• خسته کننده ننویسید، مطلب را به زبان خود بنویسید.

بار ها دیدم و خودم انجام دادم که موضوع را فراموش کردم تنها بخاطر اینکه بسیار رسمی تر بنویسم، خیر اصلا اینطر نباشد که برای یک کلمه موضوع را فراموش کنید، اصلا یک وبلاگ نویس تفاوتش با یک وبمستر این است که زبان خودش را به قلم میارد، خسته کننده نوشتن اصلا جالب نیست، خودتان تصور کنید مطلبی را میخوانید که اصلا جذابیت ندارد و تب را بسته و آن نیاز را پشت گوش میگذارید ؟ آیا دوست دارید مخاطب شما اینطور شود ؟

• مفید بنویسید، هر چه تازه تر بهتر !

مفید بنویسید، به عنوان یک وبمستر و یک وبلاگ نویس اصلا برایم خوشایند نیست که مطالب را بی کیفیت ببینم، زیرا وبلاگ های هرز یا زرد بسیار زیاد هست و دوست ندارم وبلاگ مخاطب خودم را در این دسته ببینم، سعی کنید مطالب یونیک وسبز را وارد وبگاه خودتان بنویسید، زیرا یک وبلاگ نشانه سلیقه و عادت های شماست، اگر مطالب قدیمی و کسل کننده بنویسید هم به خودتان هم به مخاطبتان ضربه زدید،  هر چه تازه تر بهتر ! با اینکه امروزه میلیون ها وبلاگ در موضوعات مختلف وجود دارد اما هنوز موضوعاتی هستند که طرفدار دارند اما نوشته ای درباره آن ها نیست، این موضوعات نیاز به خلاقیت دارند، هر کس خلاقیت بیشتری دارد برنده میشود.

• نوشته های دیگران را بخوانید و از آنها استفاده کنید

اگر دیده باشید بنده همیشه از مطالب رقیبانم در مطالب استفاده میکنم زیرا به مخاطبم احترام میگذارم و دوست دار مخاطبم از مطالب دیگران غافل نباشد، مطمئن باشید که این لینک کردن ها روزی شما را پیروز میکند، به صورت نقل و قول گفته های دیگران را در وبلاگتان بگذارید، سعی نکنید یک رقیب را دشمن خود تایین کنید زیرا به آن به چشم یک دوست نگاه کنید، از انتقاد کردن نترسید، یکی از موضوعاتی که بازدید وبلاگ را زیاد میکند انتقاد کردن از وبلاگ یا سایت های معروف هست، که نمونه آن را در این نوشته بخوانید، اقای میرزائی نیز نوشته جالبی را درباره این پست نوشتند که از اینجا میتوانید بخوانید.

• آخرین نکته، کتاب ننویسید

شما هم اگر تازه وارد وبلاگستان شدید حتما عادت به خواندن مطالب طولانی ندارید، پس سعی نکنید یک کتاب را در قالب یک پست بنویسید، یک نوشته 30 تا 60 خطی برای یک پست مناسب میباشد زیرا با وجود شبکه های اجتماعی دیگر کسی حاضر به خواندن نوشته های بالای 3 خط نیست، که محمد عباسی رد در این پادکست توضیح داده است.

و اما در آخر این مطلب میخواهم نظرتان را درباره این مطلب بدانم، که آیا توضیحات کامل بوده است یا نیاز به تکمیل دارد ؟ اگر موردی دیدی در نظرات بیان کنید تا به پست با نام خودتان اضافه کنم تا دیگران از عقیده های شما با خبر شوند.

پ . ن : متاسفانه نتوانستم مطالب دوستان را بین مطلب جا بدهم برای همین در قالب پی نوشت قرار میدهم تا بخونید و لذت ببرید، ابتدا این مطلب از یک ادمین درباره نحوه صحیح نگارش یک مطلب، و سپس این نوشته محمد عباسی فرد درباره موفقیت در وبلاگ نویسی را بخواند.

ایده های متفاوت، وبلاگ های متفاوت

هر روز وبلاگ های جدید با ایده های مختلف و هدف های مختلف در وبلاگستان وارد میشه که بعضی ها هرز و بعضی هدف دار و آینده نگر میباشند، برای مثال وبلاگ های درباره بازاریابی یا وبلاگ نویسی (مانند وان بلاگینگ) اما خب چند موضوع جدید در وبلاگستان هست؟ آیا طبقه بندی وبلاگ دهی ها نشان دهنده آن ها هست ؟ چطور میتوان آن ها را پیدا کرد ؟ با توجه به اینکه ایده های متفاوت در زمان و نیاز های مختلف به ذهن میرسد، برای مثال یک روز به گوگل مراجعه میکنید و مینویسید : " تور کیش " زیرا فردا میخاهید برای یک سفر به کیش بروید اما آیا وقتی میخواهید در خانه استراحت کنید آن را سرچ میکنید ؟ پس هر وقت به چیزی نیاز نداشته باشید آن را سرچ میکنید ؟ پس جتسجو و ایده های جدید نیز وقت و نیازی دارند که باید درباره آن ها بنویسید یا وبلاگی در آن ضمینه داشته باشید، در ادامه مطلب میخواهم کمی برایتان درباره ایده های جدید و ایده یابی از ایده های قدیمی بنویسیم، اما قبل از هر چیزی وان بلاگینگ با تمام وبلاگ ها و کتاب ها یک فرق دارد و برای هر کاری مثال میزند تا برای خواننده جا بیافتد.

ایده های جدید از ایده های قدیمی

آیا تا به حال شده که درباره چیزی جستجو کنید اما نتوانید نتیجه دلخواه خودتان را به دست بیاورید ؟خب فکر نمیکنید این برای دیگران نیز به این ایده داشته باشند ؟ چرا یک وبلاگ یا پست درباره آن ننویسید یا ایجاد نکنید ؟ برای مثال موضوع ترافیک وبلاگ چقدر پربازدید هستش ؟ خب معملومع همه دنبال ترایک هستند اما بنظرتون یک مطلب خوب درباره افزایش ترافیک هست؟ نمیخواهم توهین کنم اما این همه مطالب چرت و پرت درباره نوشتن مطالب حیح و نر گذاشتن و این ها بدرد خودشان میخورد که فقط وقت شما را میگیرد، چرا درباره سئو نمی نویسند ؟ چون کسی حاضر به خواندن مطالب تخصصی ندارد و برای همین توی سایت خود شما را با مطالب زرد مشغول میکنند و از تک تک شما پول در میاورند ؟ میدانید چطور ؟ شما خود یه ترافیک هستید ترافیک بالا میتواند به سایت کمک کند تا تبلیغات بگیرید و هزاران روش ثروت اندوزی...

در بند بالا درباره بازیابی ایده های جدید از ایده های قدیمی توضیح دادم هر چند فکر میکنم حتما باید مطلب جدا و کاملی درباه اش بنویسم، اما در بند زیر از پیدا کردن ایده های جدید مینویسم.

ایده های جدید پیدا کنید

ایده های جدید بسیار بسیار زیاد هستند، شما رو به این جمله از استیوجابز دعوت میکنم : تفاوت یک فرد پیشرو و یک فر معمولی در خلاقیت هست، اگر شما میخواهید پیشرو باشید باید خلاقیت داشته باشید و برای داشتن خلاقیت باید مطالعه کنید، فیلم ببینید، و در اجتماع بیشتر بگردید، برای مثال سایت های Myfc و Mr90 اصلا ایده قدیمی نبودند و از همان اول یونیک افتتاح شدند و این ایده بسیار جالب هست و الان جز قوی ترین وبسایت های بازآنلاین هستند، حالا بنظر شما چطور یک ایده جدید پیدا کنیم ؟ یک ایده نسبتا جدید که الان روی مد هستش، سایت های مثل نت برگ هست، اما نت برگ به فروش همه چیز میپردازد اما فرض کنید فقط شما بلیط استخر های تهران را با تخفیف به صورت اینترنتی بفروشید، آیا این ایده جدید نیست ؟ که کسی آن را کشف نکرده ؟ حال میتوانید هزاران ایده به این شکل پیدا کنید، کمپانی اپل یک ایده نبود، یک خلاقیت بود که به یک ایده تبدیل شد!