آموزش سئو و بهینه سازی

آموزش سئو، وبلاگ نویسی، بازاریابی اینترنتی و مبانی بازاریابی اجتماعی

آموزش سئو و بهینه سازی

آموزش سئو، وبلاگ نویسی، بازاریابی اینترنتی و مبانی بازاریابی اجتماعی

وان بلاگینگ وبلاگ ساده و محتوا محور برای آشنایی وبلاگ نویسان مبتدی و تازه وارد، ساخته شده است تا بتواند با کمک آموزش های تهیه شده توسط تیم مدیریت به آنها یاد بدهد چطور محتوای سبز را وارد وبلاگستان فارسی کنند.

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

شاید شما هم جزء آن دسته از افرادی باشید که وقتی از طرف دوستانتان دعوت به وبلاگ نویسی می شوید، با خود می‌گویید برای چه باید بنویسم؟ چرا باید وقتم را صرف نوشتن بکنم در حالی که می‌توانم در همان زمان یک زبان برنامه‌نویسی و یا حرفه‌ای جدید را یاد بگیرم ؟

اصلا اشکال ندارد که از خودتان سوال کنید. سوال کردن باعث بهتر شدن نوشته‌هایتان خواهد شد.

اما جواب این پرسش ها چیست ؟ من به این پرسش ها جواب نمی‌دهم، بلکه به شما کمک می‌کنم تا خودتان به آنها پاسخ بدهید.

روزانه شاید بیشتر از 4000 تا 6000 هزار کلمه درباره هزاران موضوعی که درباره اش بحث می‌کنیم از دهنمان بیرون بیاید، اما چه قدر از این کلمه ها می‌تواند آنقدر تاثیر گزار باشد که ما آنها را نوشته و در یک دفترچه ثبت کنیم. جدا از ناسزا هایی که به راننده های اتوبوس و تاکسی که کمی جلوتر ایستاده اند و جر و بحث هایی که درباره بازی دیشب می‌کنید، واقعا 1 دقیقه هم درباره برنامه فردایتان، آینده و یا خاطراتتان حرف نمی‌زنید؟ خاطره هایی که کامتان را شیرین و یا تلخ می‌کنند. دوست ندارید آن ها را سند کنید و در جایی ثبت داشته باشید ؟ 

در عصر تکنولوژی بهترین جایی که می‌توان مطالب را نگهداری کرد، داشتن یک صفحه اینترنتی و چه بهتر یک وبلاگ است. پس چرا تصور می‌کنید که با وبلاگ نویسی وقتتان را هدر می‌دهید؟ همه ما قبلا خاطره نویسی کرده ایم. به نظر شما بد است که یک دفترچه خاطرات آنلاین داشته باشیم.

اگر هنوز قانع نشده اید که چرا باید وبلاگ نویسی کنید، من یک موضوع دیگر را هم پیش می‌کشم. تا حالا چند نفر را نصیحت کردید؟ اگر در حرفه ی خاصی کار می‌کنید، چند نفر از شما یک سوال تکراری می‌پرسند و شما باید دونه دونه به هر کدام پاسخ بدهید؟ می‌توانید با داشتن یک وبلاگ در بستری بزرگ تر توصیه های خود را بکنید و با دادن آدرس وبلاگتان جواب مخاطبانتان را بدهید اما اینبار بجای هر بار توضیح تنها یک آدرس کوتاه می‌دهید. (حال بگذرد که چقدر شما را دعا می‌کنند که به آن ها کمک کرده اید و خودتان هم چقدر به از خودتان تشکر می‌کنید که در وقتتان صرفه جویی کردید) 

اگر من بودم همین حالا در یکی از سرویس های وبلاگ نویسی فارسی (بلاگ، بلاگفا، میهن بلاگ و...) یا بین المللی (بلاگر) ثبت نام می‌کردم و همین الان نوشته ای با عنوان «در اینجا چه خواهد نوشته شد» می‌نوشتم. من حرف هایم را زدم. اگر شما هنوز قانع نشده اید خوشحال می‌شوم که دلیلتان را با من در میان بگذارید، شاید من هم از وبلاگ نویسی دست کشیدم. :دی

بدرود.

از نوشتن نترسید

يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ب.ظ
ابتدا با عرض سلام خدمت همه خوانندگان عزیز وبلاگ وان بلاگینگ و وبلاگ نویسان فعال وبلاگستان، امروز روز دومی بود که مدرسه ها شروع شدند و ما زنگ آخر نگارش (انشا) داشتیم. دبیری که داریم بسیار آدم فرهیحته و دانایی هست و من قصد دارم استفاده کامل رو از ایشون ببرم. بحث امروز کلاس ما درباره ضعف در نوشتن انشا و یا متنی بود. من با توجه به گفته های ایشون تصمیم گرفتم یک پست خیلی جمع و جور رو بنویسم.

اولین سوالی که از ما کرد این بود : «چند نفر فکر می‌کنند نمی‌تونند انشا بنویسند؟» دست 5-6 نفر بالا رفت، به یکی از بچه ها گفت که بازی دیشب رو دیدی ؟ ایران پاراگوئه رو دیدی؟ و در جواب گفت که بله دیدم، چطور ؟ بهش گفت که درباره‌ش برامون در حد 3-4 خط توضیح بده و لازم نیست بنویسی! خب این رفیق ما با دقت تمام 3-4 دقیقه حرف زد و گفت حالا میتونی اینو بنویسی ؟ بلدی بنویسی؟ گفت که بله! گفت خب الان مشکل تو در نوشتن چیه ؟ نمیدونی ؟ من میدونم تو خودت رو باور نداری، میترسی که بنویسی، می ترسی قضاوت بشی! میدونی داوری فوتبال سطح داره، وقتی شما داور سطح 3 باشی نمی تونی درباره داور سطح 1 نظر بدی، اما تو که الان خودت در حد یه نویسنده درجه 2 تونستی حرف بزنی چرا نمی تونی بنویسی ؟ همه که از تو شکم مادرشون نویسنده نبودن باید هر چی که میگی رو بنویسی و کم کم شیوا ترش کنی!

این بحث ادامه داشت و منم واقعا غرق بحث شدم. غرق اینکه چطوری می‌تونم برای وبلاگم راحت بنویسم. اما توی 5 دقیقه مونده به زنگ آخر یه جمله ای رو گفت که تا آخر که داشتم از خیابون بالا می‌اومدم توی فکرش بودم. «بچه ها از نوشتن نترسید!» این شد تیتر امروز وبلاگ من، واقعا چرا ما می‌ترسیم که بنویسم. حقیقت اینه که دنیای مجازی یه اعتبار درش وجود داره، حالا شما یه چیزی بنویسید که اعتبارتون کاسته‌شه، میتونید با چند تا مطلب دیگه دوباره و خیلی سریع تر اون اعتبار رو بدست بیارید. وبلاگ خوب در وبلاگستان کم نیست، اما وبلاگ نویس و وبلاگ عالی واقعا کم هست. منظورم از وبلاگ نویس عالی من یا نویسندگان دیجیاتو و زومیت نیست. (با حفظ احترامی که برای این دو وبلاگ واقعا خوب فارسی قائلم این رو میگم، من خودم یکی از مخاطبان این وبلاگ ها هستم) منظورم امثال جیک دابکین، تیموتی اسکایز و نمونه فارسی، مسلم میرزائی است.

یک وبلاگ نویس نباید که حتما پول دربیارد، اگر حتی ذره ای از علم و دانش خود را هم به خواننده‌اش منتقل کند، کار خود را کرده است.

اینکه چرا تصمیم گرفتم هرزگاهی دوباره توی وان بلاگینگ بنویسم برای این بود که دوباره شاهد ضعف هایی در وبلاگستان بودم و با خودم فکر کردم که شاید این دفعه مخاطب های بیشتری جذب کنم. خوش حال میشم این مطلب رو در شبکه های اجتماعی شیر کنید.