وبلاگستانی که دیگر جان ندارد
دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۲ ق.ظ
حدود 2 سال پیش بود که من به تشویق آقای میرزائی و وبلاگ لذت وبلاگ نویسی وارد این دنیای بزرگ، یعنی وبلاگ نویسی شدم. از همون اول برای خودم وبلاگستان رو به دو دسته تقسیم کردم. وبلاگ هایی که نویسندگانشان، با عشق برای وبلاگشان می نویسند و دسته ای دیگر که وبلاگشان را با کپی کردن از سایت های مختلف دیگر، بروز میکنند. همیشه سعی کردم دنبال کننده دسته اول باشم چون خودم همین کار رو می کردم.
آن زمان واقعا پیدا کردن وبلاگ خوب که جزء دسته اول باشد، کار آنچنان سختی نبود. نهایتش 2 الی 3 دقیقه تا پیدا کردن وبلاگ مورد نظرت فاصله داشتی و بعد از آن هم غرق در خواندن افکار نویسنده شدن و از یاد بردن زمان تا اینکه مادرت صدات بزنه و بگه : «ناهار حاضره!» یا اینکه مطلب وبلاگ تمام بشوند. خیلی دوست داشتم دوباره به اون روزها بگردم ولی نمی شود.
به عنوان یک وبلاگ نویس بی تجربه و بی ادعا، که بیش از 12 ساعت روز خود را وقف فضای مجازی می کند، به سرایت می گویم که وبلاگستان فارسی در کُما به سر می برد.
چرا و چگونه را نمی دانم. وقتی وارد وبلاگ نویسی شدم به خودم قول دادم که هیچ وقت دست از وبلاگ نوشتن نکشم. حتی اگر دلسرد شدم و 1 سال وبلاگم را آپدیت نکردم، برای تبریک سال نو پستی رو بگذارم. اما این روز ها وقتی حوصله ام سر می رود و بر حساب عادت قدیمی توی ایترنت دنبال وبلاگ جدیدی میگردم تا کمی وقتم را پر کنم، جزء چندین وبلاگ که درباره فواید سیب و کرفس و وبلاگی که زندگی نامه خوانندگان را می گذارند، چیزی پیدا نمی کنم.
وقتی هم که بیخیال آن میشوم و به سراغ وبلاگ های قدیمی می روم، می بینم یا آپدیت نمی شوند یا پر شدن از تبلیغاتی که نفس محتوای وبلاگ را بریده است، حال که بحث تبلیغات آمد بهتر است این نکته را گوشزد کنم که به هیچ وقت مخالف تبلیغ نیستم و به نظرم یک وبلاگ نویس باید نسبت به محتوایی که تولید میکند، درآمدی را داشته باشد ولی نه آنقدری که باعث شود خواننده وبلاگش پنجره را ببندد.
خلاصه اینکه، گاهی آدم خسته می شود و تنها ناراحت می شود که چرا ؟ واقعا چرا باید توی کُما باشیم؟ شاید علیرضا شیرازی درست پیش بینی کرده بود. پیشنهاد می کنم مطلب دیروز، امروز و فردای وبلاگ نویسی فارسی را بخوانید.
- ۹۶/۰۴/۲۶