وبلاگستان فارسی؛ نگاهی به یک موجود خسته اما زنده
چند روز پیش که این مقاله از آرش را در وان بلاگینگ خواندم، تصمیم گرفتم نظرم را در یک کامنت برایش ارسال کنم، ولی کمی که بیشتر فکر کردم به این نتیجه رسیدم که بد نیست نظرم را در قالب یک پست کامل برای وان بلاگینگ ارسال کنم، چون در کامنت نمیشود به همه جزئیات پرداخت و لاجرم باید خلاصهنویسی کرد.
اساسا نمیخواهم بگویم که آرش اشتباه فکر میکند. وبلاگستان فارسی چند سالی هست که رونق گذشته را نداشته است و هنوز هم ندارد. به هر کسی که با فضای وبلاگ نویسی در ایران آشنا باشد، هر وقت نام وبلاگستان فارسی را بگویی از شما میپرسد منظورتان وبلاگستان دیروز است یا وبلاگستان امروز.
منظورم از وبلاگستان دیروز، همان دورانی است که پیدا کردن وبلاگهای خوب کار خیلی سختی نبود. هر کسی که صاحب اندیشه و قلم در موضوعی خاص بود، برای خودش یک وبلاگ ارزشمند داشت که مدام هم آن را به روز میکرد و مطالب جدید در آن منتشر مینمود. هر کسی هم که از مطالب وبلاگ نویسنده خوشش میآمد، در فید یا خبرنامه وبلاگش عضو میشد تا اگر پست جدیدی از او منتشر شد به راحتی باخبر شود. خود وبلاگ نویسها هم ارتباط خوبی با هم داشتند و طرفدار قرص و محکم وبلاگهای همدیگر بودند. گاهی برای هم پست مهمان مینوشتند، گاهی در مطالب وبلاگ خودشان به یکی از پستهای وبلاگی دیگر لینک میداند، گاهی در لینکدونی وبلاگ خودشان لینک وبلاگهای دیگر را قرار میدادند. خلاصه وبلاگ نویسها از طریق وبلاگهایشان با هم تعامل داشتند. کیفیت نوشتارها هم خوب بود و هر کسی سبک خاص خودش در نوشتن را داشت.
در مجموع، همه چیز آنموقعها عالی بود و وبلاگستان فارسی برای خودش ارج و قربی داشت. اما وبلاگستان امروز دیگر آن حال و هوای قدیم را ندارد. خیلی از وبلاگ نویسها کلا بیخیال نوشتن شدند؛ بعضیهایشان به خاطر غرق شدن در جریان زندگی کلا وبلاگ را فراموش کردهاند، برخیها دیگر حوصله نوشتن ندارند، بعضیها شبکههای اجتماعی را جایگزین وبلاگ کردهاند. آنهایی هم که هنوز مینویسند اغلب یا خیلی کم دست به کیبورد میشوند یا پستهای وبلاگشان دیگر آن صمیمیت، کیفیت و خلوص قبل را ندارد.
از نظر من، مهمترین عامل افت کیفیت محتوای وبلاگها، گسترش دید تجاری به وبلاگ نویسی است. وقتی وبلاگهایی عموما در زمینه اخبار تکنولوژی از حدود ده سال پیش روز به روز محبوبتر شدند، مشکلات کیفی وبلاگستان فارسی نیز آغاز گردید. وبلاگهایی که اغلب ظاهری شلوغ داشتند و پر بودند از بنرهای تبلیغاتی مزاحم و محتوایی که کمیتش برای صاحبان این وبلاگها از کیفیتش خیلی مهمتر بود سبب شد تا بلاگرهای خوش ذوق به مرور از کانون توجه خارج شده و از نوشتن ناامید گردند. آنهایی هم که ناامید نشدند، تحت تاثیر وبلاگهای تجاری سبک و سیاق کارشان تغییر کرد و رنگ و بوی تجاری به خودش گرفت. پدیده وبلاگهای اخبار تکنولوژی که حیاتشان به حیات وبلاگهای مشابه انگلیسی زبان وابسته است و اصلیترین خصوصیت نویسندههایشان آشنایی به زبان انگلیسی برای ترجمه اخبار محسوب میشود، نفس وبلاگستان فارسی را به شماره انداخت. این را خودم میگویم که سالهاست با وبلاگهای مشابه مشغول همکاری بودم و به خوبی با محیط کارشان آشنا هستم. نمیخواهم بگویم همه وبلاگهای تکنولوژی فارسی کارشان اشتباه است، ولی اکثرشان نمیدانند چرا و چطور باید فعالیت کنند (شاید در آینده در وبلاگ شخصیام در این مورد بیشتر نوشتم).
اما با همه این اوصاف، اینکه بگوییم وبلاگستان فارسی جان ندارد یا مرده است بیانصافی کردهایم. هنوز هم پیدا میشوند بلاگرهایی که به دور از هیاهوی شبکههای اجتماعی و مشغلههای زندگی و بدون داشتن دید تجاری به این حرفه، همچنان از خودشان و نظراتشان و دانستههایشان مینویسند و درک درستی از وبلاگ نویسی دارند. چرخ دندههای وبلاگستان فارسی گرچه پر سر و صدا و کند ولی با این حال هنوز هم در حرکت هستند و از چرخیدن باز نایستادهاند.
این من، آرش و همه شما وبلاگ نویسهای عزیز هستید که باید در کنار هم سعی کنیم تا دوباره این موجود دوست داشتنی ولی خسته را سرپا کنیم و کمک کنیم تا دوباره با وقار و قدرت به تنفس خودش ادامه بدهد. مهم نیست تازه کار هستید یا یک بلاگر قدیمی، مهم نیست وبلاگتان یک وبلاگ کاملا معمولی در یک سرویس وبلاگ نویسی رایگان است یا یک وبلاگ زیبا و خوش ساخت با دامنه شخصی. هر وقت نظری برای ارائه یا حرفی برای گفتن داشتید، به جای رفتن به سراغ شبکههای اجتماعی یا سرویسهای پیام رسان، بهتر است حرف دلتان را در وبلاگتان بنویسید. چه کوتاه و چه بلند. اصلا به این چیزها اهمیت ندهید. فقط دستتان را روی کیبورد بگذارید و اجازه دهید کلمات از ذهنتان مستقیما به سمت وبلاگتان هدایت شوند. ذهن شما خودش میداند برای تبدیل افکارتان به متن از چه لغات و جملاتی استفاده کند و چه زمانی به شما بگوید که به کلمه آخر افکارتان رسیدهاید.
وقتی این نوع نوشتن را تمرین کنید و یاد بگیرید، دیگر آنقدر عاشق نوشتن میشوید که حاضر نیستید آن را کنار بگذارید. دیگر شبکههای اجتماعی هم آن جذابیت قبل را برای شما نخواهند داشت و تمایل دارید حرفتان را فقط در وبلاگتان، جایی که برای خودتان است و به آن اهمیت میدهید بنویسید. نه به خاطر افزایش تعداد دنبال کنندههای اکانتتان یا چند تا لایک بیشتر، بلکه فقط برای لذت بردن از این حس زیبای انتقال بدون محدودیت افکار به کلمات. به مرور، وقتی به وبلاگتان نگاه میکنید و مطالب قبلی خودتان را میخوانید، وقتی در مطلب جدیدتان این فرصت را پیدا میکنید که به یکی از نوشتارهای قبلی خود لینک داخلی بدهید، یک احساس رضایت شیرین از اینکه توانستید یک وبلاگ واقعی برای خودتان ایجاد کنید به سراغتان میآید.
در کنار تلاش برای گسترش وبلاگتان، به وبلاگهای دیگر هم اهمیت بدهید. با باقی وبلاگ نویسها ارتباط برقرار کنید و مطالبشان را به اشتراک بگذارید، هر از گاهی برایشان پست مهمان بنویسید و از آنها بخواهید همین کار را برای شما نیز انجام دهند. مطالب دیگر وبلاگها را بخوانید و دنبال کنید و برایشان کامنت مفید و مرتبط بنویسید. وقتی خود ما وبلاگ نویسها دوباره با هم وارد تعاملی سازنده بشویم میتوانیم به وبلاگستان فارسی این شانس را بدهیم که مجددا جان بگیرد.